|نویسنده: احمد فرزانه - دانشآموخته جامعهشناسی|
پدر و مادرهایی ایرانی که رعایت ادب و احترامگذاشتن فرزندان به دیگران را جزو 5 اولویت مهم تربیتی تلقی میکنند در دو دهه اخیر کاهش زیادی داشتهاند.
رعایت آداب یعنی رعایت هنجارهایی که لزوماً قانون نیستند و البته صرفاً از باب عادت پابرجا نماندهاند. هنجارها، با توافق یا پذیرش اعضای یک گروه یا جامعه، به شکل و قاعدههای الزامی کنش تبدیل میشوند و تخلف از آنها مجازات خواهد داشت.
روند تغییرات اجتماعی جامعه ایران، حکایت از گسترش همهجانبه و عمیق فردگرائی، رهاییجوئی و کنترلگریزی دارد و این امر بهطور خودکار و حتی شاید خوداگاهانه و عمداً در اجتماعی کردن فرزندان نیز دخیل بوده است.
زندگی انسان، لاجرم اجتماعی است و جلب منافع و دفع رنجهای آدمی، الزاماً یا ترجیحاً، وابسته به دیگران است و این بدان معناست که انسان برای رسیدن به خواستهها و تامین نیازهای خود باید در تعامل با دیگران باشد.
اما تعامل اجتماعی و بهرهگیری از کمک دیگران برای خویشتن، بیهزینه نیست و عمدتاً محدودیتآفرین است و دستیابی به خواستهها، مستلزم قاعدهگذاری و ایجاد هنجارهایی است.
انسانها با توافق بر سر هنجار یا قبول آن، میپذیرند که بخشی از آزادی خود را محدود کنند یعنی به دیگران حق کنترل کنش خویش را اعطا کنند و به آنها اجازه دخالت در کنشهای بعدی خود را میدهند.
در نتیجه، دستیابی به خواستهها و تامین نیازهایی که در گرو دیگران است- که بخش اعظم خواستهها و نیازهای آدمی است- با کاهش آزادی همراه میشود.
این محدودیت با «میل طبیعی آدمی به آزادی» ناسازگار است امّا تاکید میشود که تن دادن به نظارت دیگران و محدود ساختن آزادی فطری، بهای تامین خواستهها و نیازهایی است که آنها نیز طبیعیاند.
داده فوق را میتوان یک جلوه از افزایش فردگرائی و رهاییجوئی و کنترلگریزی مردم در جامعه ایران تلقی کرد که در دوگانه «میل به آزادی» و «سایر امیال، خواستهها و نیازها»، درحال افزودن بر سهم اولی هستند ولو آنکه پیامدهای منفی آن برای وفاق و همبستگی اجتماعی و نهایتاًبرای تکتک افراد جامعه ناگوار باشد.
محدودیت دسترسی
برای اینکه بتوانید دیدگاهتان را به اشتراک بگذارید، ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.