مسیر دو طرفه رابطه میان دولت و ملت در ایران همواره با موانعی روبرو بوده و در دورههای مختلف به شکلهای گوناگونی درآمده است. بهبود این رابطه میتواند بسیاری از بحرانهای اجتماعی و سیاسی جامعه را حل کند و تعمیق شکاف میان دولت و ملت میتواند بسیاری از بحرانها را لاینحل باقی بگذارد. یکی از مسیرهای ایجاد و بهبود رابطه میان دولت و ملت بدون تردید رسانهها و به طور خاص رسانههای ملی و عمومی هستند.
در چند سال اخیر بسیاری از تحلیلگران از تعمیق شکاف میان دولت-ملت گفتهاند و نبود راه ارتباطی میان بخشهای زیادی از جامعه با دولت را یکی از علل آن دانستهاند. نشانه این وضعیت را میتوان در وضعیت اعتماد عمومی نسبت به رسانه ملی مشاهده کرد. نتایج پیمایشهای ملی نشان میدهد که در سال ۱۴۰۲ میزان اعتماد به صداوسیما به پایینترین میزان خود رسیده است. بر اساس آخرین پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۴۰۲، تنها ۲۶.۹ درصد از پاسخگویان اعتماد «زیاد یا خیلی زیاد» به صداوسیما دارند. این در حالی است که در سال ۱۳۹۴، این عدد ۵۴.۸ درصد بوده است. این شرایط در میان جوانان وخیمتر است. در حالی که در موج قبل پیمایش ارزشها و نگرشها در سال ۱۳۹۴، ۵۰.۶ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله اعتماد زیاد یا خیلی زیاد به رسانه ملی داشتند، در سال ۱۴۰۲ این عدد به ۲۲.۲ درصد رسیده است.
در پیمایش سال ۱۴۰۲، نتایج نشان میدهد که ۵۷.۹ درصد از پاسخگویان اعتماد کم یا خیلی کم به صداوسیما دارند و این عدد نسبت به دورههای پیشین رشد چشمگیری داشته است. وضعیت بیاعتمادی به رسانه ملی در شرایطی است که در سالهای اخیر رقبای این رسانه نیز افزایش پیدا کردهاند و از سوی دیگر، راههای جایگزینی برای ایجاد رابطه مستقیم میان دولت و بخشهای مختلف جامعه ایجاد نشده است.
چنین وضعیتی در اعتماد به رسانه ملی میتواند تأثیرات عمیقی بر رابطه میان دولت و جامعه داشته باشد. بحران بیاعتمادی به رسانه ملی یکی از مهمترین مسیرهای ارتباطی میان دولت و جامعه را از بین میبرد. در این شرایط بخشهایی از جامعه اساساً هیچ زبان مشترک و ارتباط دو سویهای با دولت نداشته و بنابراین توان فهم مشترکی میان جامعه و دولت از مسائل و بحرانها ایجاد نمیشود.
محدودیت دسترسی
برای اینکه بتوانید دیدگاهتان را به اشتراک بگذارید، ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.