تحلیلگران جهانی و سیاستمداران آمریکایی این روزها بیش از پیش خطر ظهور مجدد ترامپ را احساس می‌کنند. در انتخابات‌های درونی جمهوری‌خواهان ترامپ با اقتدار بر رقیبان خود پیروز می‌شود و احتمال معرفی او به عنوان نماینده اصلی جمهوری‌خواهان در انتخابات ریاست‌جمهوری از هر زمان دیگری بیشتر است. نتایج آخرین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که 73 درصد از هواداران جمهوری‌خواه ترامپ را به عنوان نماینده این حزب انتخاب می‌کنند. همچنین 42 درصد از جامعه آمریکا در یک انتخابات فرضی به ترامپ رأی خواهند داد. این درحالی است که تنها 43 درصد به بایدن رأی می‌دهند. با وجود این، 44 درصد انتظار دارند که در انتخابات آینده ترامپ پیروز شود و تنها 35 درصد امید به پیروزی بایدن در انتخابات دارند.

اما ریشه این اقبال مجدد به دونالد ترامپ در کجاست؟ چرا پس از گذشت 4 سال از دولت بایدن، بخشی از جامعه آمریکا مجدداً به سوی ترامپ متمایل شده‌اند؟ پاسخ به این سئوال را شاید بتوان در دو عبارت خلاصه کرد: رشد نارضایتی، تشدید قطبی‌شدن.

نخستین علت وضعیت حال حاضر انتخابات در آمریکا را می‌توان نارضایتی مداوم این جامعه در سال‌های اخیر دانست. نتایج نظرسنجی دانشگاه هاروارد و مؤسسه هریس نشان می‌دهد که از سال 2017 نارضایتی مداومی از مسیر حرکتی آمریکا و شیوه حکمرانی آن در جامعه آمریکایی وجود دارد. این نتایج نشان می‌دهد که جز در سال ابتدایی روی کار آمدن بایدن، در بیشتر سال‌ها نارضایتی از مسیر حرکتی کشور بالای 50 درصد بوده است. در انتهای سال 2023 این عدد به 62 درصد رسیده است.

علت دیگر را می‌توان در وضعیت دوقطبی حاکم بر جامعه آمریکا جستجو کرد. نگرش سیاسی در جامعه آمریکا به شدت قطبی شده و خشم و نفرت نسبت به رهبران از سوی دو گروه سیاسی تشدید و گسترش یافته است. نتایج نظرسنجی‌ها مؤید این شرایط دوقطبی است. در حالی که 56 درصد از پاسخگویان معتقدند ترامپ به شیوه دیکتاتورها عمل خواهد کرد، در همان نظرسنجی، 60 درصد از پاسخگویان نسبت به اجرای مجدد سیاست‌های قضایی، اقتصادی و مهاجرتی ترامپ احساس دلتنگی کرد‌اند. این وضعیت دوقطبی در دیگر شاخص‌ها نیز قابل مشاهده است.

ظهور مجدد ترامپ می‌تواند زنگ خطری برای نظم بین‌المللی و جوامع دیگر باشد. با این حال، مهمترین عامل تعیین‌کننده در این بازی، تحولات درونی جامعه آمریکا است. جامعه‌ای که امروز به وضوح نشانه‌هایی را از خود بروز می‌دهد که نشان‌دهنده اقبال مجدد به رئیس‌جمهوری است که می‌تواند مسیر حرکتی آمریکا را تغییر دهد و به طور همزمان بسیاری از کشورها را تحت‌تأثیر این تغییر قرار دهد.