#شناخت_اجتماعی - ارسالشده در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
کاهش باورمندان به آخرت و توکلکنندگان بر خدا در ایران کنونی
در فاصله ده ساله سالهای 1379 تا 1389 تنها 2 دهم درصد از کسانی که به آخرت اعتقاد داشتند کاسته شده بود در حالی که کاهش میزان اشخاص معتقد به آخرت در تنها پنج سال پس از آن یعنی تا سال 1394، 8 و نیم درصد بود و میزان باورمندان به آخرت در پیمایش 1402، 77.4 درصد اعلام شده است. مشاهده میشود که بهطور واضح با روند کاهشی باور به آخرت در ایران مواجهیم.
جالب اینجاست که هرچند میزان اشخاصی که اظهار داشتهاند که بر خدا توکل میکنند طی سالهای 1389 تا 1402 نیز روند کاهشی را طی کرده است اما درحالیکه نسبت «معتقدان به آخرت» به «توکلکنندگان بر خدا» در سال 1389 نسبتی منطقی بود در دو پیمایش بعدی با گزارش بیشتر بودن تعداد «اظهارکنندگان به توکل» نسبت به «معتقدان به آخرت» مواجهایم! این نسبت از آنجایی عجیب است که چطور ممکن است کسی که به آخرت باور ندارد بر خداوند توکل کند؟! یعنی باید شخص وجود خدا را تصدیق کند، وجود جهان آخرت را تصدیق نکند و بر خدا توکل کند!
روند تغییر نگرش ایرانیان در خصوص اعتقاد به نذر و نیاز آنگونه که در پیمایشهای ملی ابراز شده است 47 درصد در 1353، حدود 40 درصد در سال 1374، حدود 60 درصد در سال 1383، حدود 52 درصد در سال 1389 و حدود 43 درصد در سال 1402 بوده است.
در پیمایش سال 1402 در خصوص دو مولفه اعتقاد به آخرت و باور به توکل بر خدا، همبستگی بین سن و میزان اعتقاد مشاهده میشود و معلوم است که در میزان باورمندان به این موضوعات در نسلهای جدیدتر، کاهش یافته است.
برای پی بردن به اهمیت روندهای فوق، باید توجه کرد که:
فرهنگ، ذهنیت و عواطف مشترک الزامآور مردم یک جامعه است. باورهای اجتماعی، یکی از عناصر چهارگانه فرهنگ و لُبّ آن است و وقتی به باور شخص تبدیل شد، جزء مقدمات شناختی کنش قرار میگیرد.
از آنجاییکه کنشها بار ذهنی دارند، فهم آنها، منوط به پیبردن به باورهای کنشگران است و فهم و پیشبینی تغییرات آتی آن کنشها نیز مستلزم اطلاع از تغییرات در معتقدات جمعی آن گروهها و جوامع است.
باورهای دینی، در اغلب جوامع، مهمترین دستگاههای فکری و عقیدتی و مرکزیترین جهتدهندههای کنش اشخاص و گروههای اجتماعی بودهاند و حتی در سکولارترین جوامع، اولاً بخشهای قابلتوجهی از جمعیت ممکن است همچنان تحت تاثیر سنتهای دینی، الگوی زیست خود را شکل دهند و از باورهای دینی بسیار متاثر باشند و ثانیاً بخشهایی که چنین نیستند نیز، به شیوههایی دیگر از دین و باورهای دینی تاثیر میپذیرند. از جمله اینکه ممکن است نتوانند بخش دیندار جامعه را نادیده بگیرند و کنشهایشان- بهطور مستقیم و غیرمستقیم- در وابستگی متقابل با آنان قرار دارد. همچنین بسیاری از ارزشها، باورها، هنجارها و نمادهای متعلق به آنان- ولو در ضدیت کامل با ارزشهای دینی- در واکنش به بخش دیندار و فرهنگ آن خلق میشود.
برای فهم جامعه و تغییرات آن باید کنشهای کنشگران اجتماعی و برای فهم کنش و پیشبینی آن باید باورهای کنشگران را شناسایی و تغییرات آن را رصد کرد.
منابع دادهها:
پیمایش گرایشهای فرهنگی و نگرشهای اجتماعی در ایران، 1353
پیمایش بررسی نگرشهای ایرانیان، 1374
پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان، 1379، 1382، 1394، 1402
پیمایش دینداری ایرانیان، 1389
محدودیت دسترسی
برای اینکه بتوانید دیدگاهتان را به اشتراک بگذارید، ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.